میگفت شبها از تنهایی خوابش نمیبرد. در قلبش حفرهای است که جای عشق است. روی تختش که دراز میکشد نمیداند با اینهمه فضای خالی چیکار کند. گاهی اینقدر داشتن کسی کنارش طبیعی است که همانطور که دارد تلوزیون میبیند دستش را دراز میکند تا دختری که کنارش نشسته را بغل بگیرد اما میبیند دختری کنارش نیست. هیچوقت کسی کنارش نبوده. میترسد تا همیشه تنها بماند. میترسد هیچوقت عاشق نشود.
منبر در فضای مجازی بازدید : 694
يکشنبه 27 ارديبهشت 1399 زمان : 16:26