loading...

ُسوداد؟

بدنم خسته‌است اما جرأت نمی‌کنم دراز بکشم. می‌ترسم خوابم ببرد. اصلا بودن در اتاقم هم ریسک است. آمده‌ام در آشپزخانه. یکی از همان هفته‌های لعنتی است که هر چقدر سعی...

بازدید : 1308
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 4:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ُسوداد؟

بدنم خسته‌است اما جرأت نمی‌کنم دراز بکشم. می‌ترسم خوابم ببرد. اصلا بودن در اتاقم هم ریسک است. آمده‌ام در آشپزخانه. یکی از همان هفته‌های لعنتی است که هر چقدر سعی می‌کنی امکان ندارد به همه کارهایت برسی. برای امتحان فردا حتی شروع نکرده‌ام که بخوانم. تمام روز را روی کارخانگی کهکشان‌ها و کارخانگی الکتروداینامیک کار می‌کردم. یکبار به مسکا توضیح میدادم که الکترو در مورد چی است. گفت «چارج؟ خوووو. مثل کیمیا.» حرفش را تائید کردم. حوصله نداشتم بیشتر توضیح بدهم. وگرنه الکترو کجا و کیمیا کجا. فزیکدانها (حداقل جوجه فزیکدان‌ها) با شنیدن نام کیمیا پر از نفرت میشوند. نگاهشان چنان از بالا به پایین است که آدم تعجب میکند. حتی کریستینا که پدرش در کیمیا دکترا دارد! برایم چای دم کرده‌ام و حالا با یادآوری نام کیمیا یاد تو افتاده‌ام. تو هیچوقت مثل مادرت تفاوت‌های ما را به رخ نکشیدی. مادرت یکبار با به میان آمدن نام کیمیا پرسیده بود «کیمیا؟ همون شیمی‌دیگه؟» و خب مگر کیمیا میتواند هیـــــچ مضمون دیگری غیر از شیمی‌باشد؟ گاهی از اینکه اینقدر روی من تاثیر گذاشتی تعجب می‌کنم. باورم نمیشود من هم توانسته باشم آنقدری که تو مرا عوض کردی دید ِکسی را باز کنم. باورم نمیشود توانسته باشم دنیای خودم را به بقیه معرفی کنم. دلایل زیادی دارد. از جمله اینکه تلاشی برای این کار نمی‌کنم و فکر نمی‌کنم برایم مهم است این اتفاق بیافتد یا نه. اما لعنتی... گاهی به ذهنم میرسد که آدم‌ها همانقدر که از نزدیک مشمئزکننده‌اند شگفت‌انگیز هم هستند. حتی فکرش خواب را از سرم می‌پراند. اما خب، تجربه‌ی زیادی در این مورد ندارم. ممکن است تو تنها آدم ِ شگفت‌انگیز دنیا بوده باشی. دلیل نمیشود بر اساس تو فرضیه بسازیم.

میدانی؟ چند روز قبل با حواس ِپرت، با حسرت و ذهنی آشفته از سیتا پرسیدم که «به نظرت من هیچوقت کوانتوم یاد می‌گیرم؟» جوابش بلی یا نخیر ساده نبود. برایم توضیح داد که «به احتمال زیاد بلی. تو حتی الجبر را یاد داری! الجبر! یادگرفتن الجبر نمیتواند ساده بوده باشد. همانطور که الجبر را یادگرفتی، کوانتوم را هم یاد میگیری.» تا همین امروز هر بار که حرفش یادم آمد خندیدم. سادگی ِالجبر کجا و غیرطبیعی بودن کوانتوم کجا. اما امروز یادم آمد چقــــدر هر روز دم غروب برایم اعداد منفی و اولویت عملگرها را توضیح میدادی. چقدر این دو پدیده مرا گیج میکردند. امروز بِن میگفت اینقدر «انتزاعی بودن» (abstract) کوانتوم حالش را بد کرده که دارد فکر میکند برای دکترای فزیک اقدام نکند! بن امروز گفت «کاش در آزمایشگاه ِ نور با تو هم‌گروه میشدم» و خب، این جمله یکی از همان چیزهایی است که تو مدتی آرزوی شنیدنش را داری و فکر می‌کنی هیچوقت قرار نیست بشنویش. روزی که داخل آزمایشگاه نور شدم و دیدم کنار دست یکی دیگه ایستاده‌ست را به یاد دارم. ناامید شده بودم. اخیرا حس می‌کنم بن وقتی کنارش هستم میداند چه حسی دارم. مثلا امروز که آنلاین شدم و دیدم جلسه شلوغ است انترنت ِبد را بهانه آوردم و بیرون شدم. آخر ِجلسه پیام داد که «هی. میخواهی دوباره آنلاین شوی؟ همه رفتن» و خب من نمیدانم چطور فهمید که از شلوغی استرس گرفتم. یا آن شبی که با هم به مراسم ماهانه‌ی نجوم رفته بودیم. اوایل مراسم از اینکه بین یک عالمه آدمی‌که نمیشناسم بودم حس بدی داشتم. وسط‌های مراسم که با جوزف حرف میزدم حالم بهتر شده بود. بن گفت « نیم ساعت پیش گرفته به نظر میرسیدی. حالت خوب شده دوباره!» و من گرفته بودنم را انکار کردم.

یکی از همان هفته‌های لعنتی است. حتی وقتی میخوابم یا استرس کارهایی که باید بکنم را دارم، یا خواب ِبد می‌بینم. از خواب که بیدار میشوم خسته‌ام. حتی امتحان فردا هم که تمام شود کارخانگی کوانتوم را باید حل کنم. حتی اگر امتحان خوب بگذرد و کوانتوم را تمام کنم، باز هم نمیتوانم راحت بخوابم. یک هفته‌ است تحقیق نکرده‌ام. یک مَثل است میگه «الهی آرامش تایر پیش ِموتر باشد و تو تایر پشت» XD که یعنی هر قدر بدوی هیچوقت به آرامش نرسی XD حالت ِاین هفته‌ی من است. یک جمله‌ی دیگر هم است که هنوز ضرب‌المثل نشده اما من دوستش دارم. میگه: Everyone loves quantum. But then they take it. اینجا منظور از گرفتن، گرفتن ِصنف ِکوانتوم است. صنف کوانتوم مجبورت می‌کند برای یک جواب ِنیم خطی‌ ۴ صفحه فقط معادلات ریاضی بنویسی. آخرش هم جواب را که می‌بینی اینقدر با عقل توافق ندارد که میخواهی کائنات را دور بریزی.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 10
  • باردید دیروز : 141
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 309
  • بازدید ماه : 477
  • بازدید سال : 1405
  • بازدید کلی : 50203
  • کدهای اختصاصی